5 چالش برای شرکت های تولیدی
در عصر صنعت و تولید 4.0، شرکت های تولیدی با چالش های متعددی روبرو هستند که نشان دهنده یک فرصت نیز هستند. مقابله با این چالش ها مسیر رقابتی بلندمدت در بازار را مشخص می کند. این موارد در زیر با جزئیات بیشتر توضیح داده شده است.
چالش ها و فرصت ها برای صنعت تولید
پایداری/بی طرفی آب و هوا،
افزایش هزینه های انرژی،
مشکلات تامین،
شخصی سازی
و دیجیتالی شدن
#1 کربن زدایی، بی طرفی آب و هوا، پایداری
با آخرین تغییرات آب و هوایی، واضح است که حفاظت از آب و هوا و کربن زدایی اولویت های اصلی در سراسر جامعه، در سراسر جهان - و به ویژه برای شرکت ها است. توافقنامه اقلیمی پاریس با 191 طرف متعاهد بیان می کند که گرمایش زمین باید به میزان قابل توجهی کاهش یابد. در صورت امکان 1.5 درجه. هدف از این توافق کاهش اثرات تغییرات آب و هوایی است. بی طرفی آب و هوای جهانی برای دستیابی به این امر ضروری است.
به همین دلیل، بسیاری از شرکت ها و شرکت ها هدف خود را خنثی بودن نسبت به آب و هوا تعیین می کنند. به عنوان مثال، گروه فولکس واگن در تلاش است تا سال 2050 به این هدف دست یابد.
برای دستیابی به این هدف، شرکت ها از این اصل پیروی می کنند: اجتناب، کاهش و جبران. در انجام این کار، شرکتها به دنبال فناوریها و نوآوریهای جدید برای افزایش بهرهوری انرژی و منابع، و همچنین جایگزینی فرآیندهای فشرده CO2/گازهای گلخانهای با فناوریهای تجدیدپذیر هستند.
سه مرحله برای تولید در شرایط آب و هوایی خنثی
1) چه تعداد گازهای گلخانه ای در تولید تولید می شود؟
داده های واقعی مبنای محاسبه ردپای CO2 فعلی در سطح تولید و محصول را تشکیل می دهد. این نیاز به اتصال و شفافیت در سراسر فرآیندهای تولید دارد. داده های دانه ای تا سطح ماشین به شرکت ها کمک می کند تا علل دقیق مصرف انرژی و منابع را شناسایی کنند.
2) چگونه می توان ردپای CO2 را کاهش داد؟
رد پای CO2 از طریق فرآیندهای تولید که تا حد امکان کارآمد هستند کاهش می یابد. این به معنای استفاده کم از مواد، مصرف حداقل انرژی و انتشار کم گازهای گلخانه ای است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا باید زباله ها بر اساس داده ها شناسایی شوند و سپس اقداماتی تدوین و اجرا شود. برای شناسایی ضایعات، فرآیندهای تولید باید تجزیه و تحلیل شوند.
این شامل، برای مثال، ارزیابی زمان از کار افتادن ماشین بر اساس وضعیتهای ضبطشده ماشین و بهینهسازی زمانهای کارکرد ماشین و همچنین اقداماتی در طول فرآیند بهبود مستمر (CIP) است. به این ترتیب می توان صرفه جویی های بالقوه انرژی و منابع را شناسایی کرد. هدف به دست آوردن اقدامات مشخص برای کاهش ردپای CO2 است.
3) چگونه می توان انتشار غیرقابل اجتناب را جبران کرد؟
در تولید، فعلاً کاملاً بدون آلایندگی اجتناب ناپذیر خواهد بود. به اصطلاح کربن آفست می تواند برای جبران این انتشارات باقی مانده استفاده شود. اینها وارد پروژه های حفاظت از آب و هوا می شوند که تأثیر مثبتی بر جامعه و محیط زیست دارند. بنابراین، شرکتها گام به گام تعادل زیست محیطی خود را بهبود میبخشند و در نهایت به بیطرفی آب و هوا دست مییابند.
#2 افزایش هزینه های انرژی
این نه تنها تغییرات آب و هوایی و حفاظت از آب و هوای مرتبط با آن است که باعث افزایش قیمت انرژی می شود، بلکه تحولات جهانی نیز هستند. قیمت انرژی به سطوح بی سابقه ای افزایش یافته است. بالاتر از ده ها سال است. بررسی اخیر از 418 شرکت متوسط نشان داد که 65 درصد افزایش شدید هزینه های انرژی را یک چالش شدید می دانند. 23 درصد حتی قیمت بالای انرژی را یک تهدید وجودی می دانند.
در یک مقایسه بین المللی، آلمان یکی از کشورهایی است که بالاترین قیمت برق را دارد که بیشتر به دلیل سهم بالای قیمت برق توسط دولت است. علاوه بر این، برای برخی از شرکتها بسیار مشکلساز است که تامینکنندگان انرژی آنها در اعمال سوداگرانه شرکت کنند. در نتیجه، گاهی اوقات شرکت ها مجبور می شوند محل تولید خود را به خارج از کشور منتقل کنند.
افزایش قیمت انرژی زمینه مالی برای سرمایه گذاری های مهم در آینده را کاهش می دهد. شرکت های متوسط به ویژه از این موضوع متاثر می شوند. از سیاستمداران خواسته میشود تا در کوتاهمدت برای تامین امنیت آینده مکانهای خود، امداد رسانی کنند.
در تولید، مصرف انرژی را می توان کاهش داد، به عنوان مثال، با نظارت بر انرژی. مصرف انرژی ماشینها را میتوان به لطف سیستم جمعآوری دادههای ماشین ثبت کرد و هدر رفت با نقشهبرداری وضعیتها شناسایی میشود.
#3 زنجیره تامین فرار - تنگناهای تامین
تنگناهای زنجیره تامین یک چالش روزانه برای شرکت های تولیدی است. کرونا و تحولات جهانی دوباره این مشکل را به میزان قابل توجهی افزایش داده است. تنگناهای عرضه در دو سال گذشته تأثیر بسیار منفی بر بسیاری از شرکت ها داشته است. اصل تحویل به موقع به ویژه تحت تأثیر تنگناهای عرضه در این زمان ها قرار می گیرد. بنابراین شرکتهای تولیدی سعی میکنند موجودیهای خود را برای جلوگیری از تنگناهای عرضه جمعآوری کنند.
به دلیل مشکلات تامین برخی از مواد اولیه ناشی از زنجیره تامین ناپایدار، قیمت این مواد اولیه نیز به میزان قابل توجهی افزایش مییابد که باعث افزایش هزینههای تولید میشود. تنگناهای عرضه به ویژه در بخش میکروالکترونیک به شدت افزایش یافته است. همانطور که در مورد انرژی، اقتصاد آلمان - و بر این اساس شرکتهای تولیدی آلمان - بسیار به منابع خاصی وابسته هستند. بنابراین بسیاری از شرکت ها به تولید داخلی در سایت های محلی روی می آورند.
محصولاتی که قبلا از تامین کنندگان شخص ثالث تهیه می شدند، در آینده دوباره در داخل تولید خواهند شد. این امر شرکت ها را قادر می سازد تا از تنگناهای عرضه جلوگیری کنند. با این حال، هر محصولی را نمی توان در داخل تولید کرد. به عنوان مثال، نیمه هادی ها از جمله محصولاتی هستند که ساخت آنها در داخل کشور دشوار است. بنابراین، برای شرکتهای تولیدی، تهیه چنین محصولاتی از سایتهای تولید اروپایی میتواند مصالحه خوبی باشد. با توجه به شرایط دشوار عرضه، بنابراین برای شرکت ها ضروری است که در فناوری های نوآورانه آینده سرمایه گذاری کنند تا کمتر به تامین کنندگان وابسته شوند.
دلایل بحران نیمه هادی چیست؟
در زمان همهگیری، تولید تامینکنندگان خودرو در بسیاری از کارخانهها و سفارشات تعطیل شد
s برای نیمه هادی ها لغو نشد. در همان زمان، تقاضا برای نیمه هادی ها در لوازم الکترونیکی مصرفی افزایش یافت. دلایل تنگنای عرضه به شرح زیر است:
تنگناها در تامین مواد اولیه
تاریخ انقضای نیمه هادی
تقاضای بالای بازار
زمان تحویل طولانی
پاسخگو بودن از طریق اطلاعات بلادرنگ
در موقعیت های نوسان بازار، توانایی واکنش سریع حتی مهم تر می شود. اطلاعات بلادرنگ و تبادل اطلاعات در سراسر مرزهای شرکت پایه و اساس را تشکیل می دهد و کمک می کند تا بتوانیم در کوتاه مدت به موقعیت های در حال تغییر واکنش نشان دهیم. اتصال نیز در اینجا اساس را تشکیل می دهد. طیف گسترده ای از سیستم ها باید با اطلاعات عرضه شوند و تبادل روان داده ها باید تضمین شود. این امر از مدیریت زنجیره تامین در تنظیم زنجیره تامین و انتخاب جایگزین های مناسب پشتیبانی می کند.
شماره 4 تغییر / شخصی سازی مشتری محور
هزینه و فشارهای رقابتی، افزایش تقاضای مشتریان و کوتاه شدن چرخه نوآوری در حال تبدیل شدن به یک چالش بزرگتر برای شرکت ها است. محصولاتی که امروز در بازار عرضه می شوند معمولاً پس از چند ماه دوباره قدیمی می شوند.
علاوه بر این، انتظارات مشتریان از نظر کیفیت و خدمات مشتری در حال افزایش است. امروزه دیگر عرضه یک محصول باکیفیت در بازار کافی نیست. مشتریان تمایل به خدمات منحصر به فرد مشتری دارند، به خصوص پس از اینکه خرید برای آنها در پیش زمینه است. برای این منظور، آنها می خواهند که خواسته های آنها در هنگام توسعه محصول مورد توجه قرار گیرد.
بنابراین توصیه می شود که شرکت ها بر توسعه محصول مشتری مدار تمرکز کنند. برای رسیدن به این هدف، شرکتها توصیهها و خواستههای نوآورانهای را از مشتریان جمعآوری میکنند و آنها را در مراحل اولیه در فرآیند توسعه محصول در نظر میگیرند.
توسعه محصول مشتری مدار همچنین به این معنی است که محصول دیگر با عملکردهای بیش از حد بارگذاری نمی شود. در عوض، تمرکز بر شخصی سازی و تجربه کاربری مشتری است. امروزه مشتریان درگیر طراحی محصولات هستند. این باعث ایجاد اعتماد و همچنین رضایت و وفاداری بیشتر مشتری می شود. مشتریان شامل مشتریان خارجی و داخلی هستند. از طریق بازخورد مداوم مشتریان، محصولی ایجاد می شود که نیازهای فردی مشتری را در نظر می گیرد و با مشتری رشد می کند. سپس این محصول دقیقاً مطابق با نیازهای مشتری تنظیم می شود و به شرکت ها این امکان را می دهد که از رقبای خود متمایز شوند و به لطف فردی سازی از سایرین متمایز شوند.
شماره 5 دیجیتال سازی
موضوع در حال انجام دیجیتالی سازی سرعت سریع پیشرفت دیجیتال، شرکتهای تولیدی را وادار میکند که در کنار سایرین شرکت کنند. اگر شرکتها به اندازه کافی سریع وارد باند تحول دیجیتال نشوند، در معرض خطر از دست دادن سریع ارتباط قرار میگیرند. دیجیتالی شدن باید هم به صورت کلی و هم افراد در شرکت صورت گیرد. حوزه های زیر به ویژه تحت تأثیر دیجیتالی شدن قرار می گیرند:
دیجیتالی کردن ارتباطات شرکتی: از طریق کرونا و افزایش دفاتر خانگی، ارتباطات شرکتی بیشتر و بیشتر به سمت ارتباطات دیجیتالی تغییر می کند. سرویسها و برنامههای ابری مانند Zoom و Microsoft Teams به دیجیتالی کردن ارتباطات شرکتی کمک میکنند.
دیجیتالی کردن زنجیره ارزش: با برنامهریزی یک محصول شروع میشود و به محصول نهایی ختم میشود، کل فرآیند خلق ارزش زمانی بیشترین کارایی را دارد که در سراسر آن دیجیتالی شود.
دیجیتالی کردن فرآیندهای کسب و کار: مبادله داده ها، پردازش سفارشات، ثبت موجودی، بازاریابی و فروش، و بسیاری از فرآیندهای تجاری دیگر نیاز به بازنگری دیجیتال دارد. دیجیتالی کردن تمام فرآیندهای تجاری برای فرآیندهای واقعاً مؤثر ضروری است.
دیجیتالی کردن فرآیندهای تولید: برای معرفی یا هدایت دیجیتالی شدن در شرکتهای تولیدی، مشارکت همه افراد درگیر در فرآیند تولید مهم است. فرآیندهای تولیدی قدیمی که قرار است به لطف دیجیتالی شدن مجدداً طراحی و مدرن شوند، نیاز به ارتباط شفاف و مشارکت همه ذینفعان دارند تا فرآیندهای تولید بتوانند با موفقیت دیجیتالی شوند. برای اینکه دیجیتالی شدن به طور کلی عمل کند، آگاهی کارکنان و امنیت داده ها نقش اصلی را ایفا می کند. علاوه بر این، اگر کارمندانی که برای دههها از فرآیندهای آنالوگ استفاده کردهاند، به اندازه کافی جذب نشوند، خطر نارضایتی کارکنان و در بدترین حالت، خروج بسیاری از کارمندان وفادار وجود دارد.
نتیجه
شرکت های تولیدی چه در حال حاضر و چه در آینده با چالش ها و فرصت های بزرگی روبرو هستند. هم سیاست و هم خود شرکت ها باید تمایل داشته باشند که بخواهند در اینجا تغییری ایجاد کنند، زمان های تغییر را در مراحل اولیه تشخیص دهند و اقدامات مناسب را انجام دهند. از بسیاری جهات، داده ها پایه و اساس به دست آوردن اطلاعات بلادرنگ از آنها را تشکیل می دهند. این تنها راه برای اطمینان از این است که شرکت های تولیدی تصمیمات درستی می گیرند و رقابتی و مناسب برای آینده باقی می مانند.
نظر 0